اردی بهشتی ام ...

ساخت وبلاگ
میخوام بعد از چندماه بیام و همه ی همه ی اتفاقات افتاده رو با ریز جزئیات بنویسم....اما نه کامل یادم مونده و نه نوشتنش جذابیتی داره!!!!!

این ماه که ماهه خودم بود و میخواستم " اردی, بهشتی, وار" زندگی کنم همراه شد با عفونت آپاندیس و اجرای بازی( آخرای پروژه تحقیقاتی)و  تولدم  و  فارغ التحصیلی ام(کاش این مسخره بازیهامون زیاد تو فیلم و عکسها معلوم نباشه که ینی آبروی این4سال متانت و خانومی رو دیروز برباد دادم)

تا اینجاش که به خیر گذشته ایشالا آخرین امتحان و کارورزی و نظارت هم خوب پیش بره و برم برسم به ارشد!!!   تو فرصت چندروزه ای که باقی میمونه میشینم میخونم ببینم نتیجش چی در میاد....

#وای دله من دل من از کوروس چ اهنگ قشنگیه...والا...

#سارینا بیاد دانشگاهی که هر روز واسش تعریف میکردی رو ببینه اما تو جشن انقدر شیطونی کنه که  میترسم همین ترم آخری دنبال نمره بدوم!!(گفتم خاله تو با این کارات منو رسما مشروط کردی)

#یه تصمیم بزرگ تو زندگی و انتخاب مسیر بعد از تحصیلات رو چطور باید گرفت؟؟خدایا نخواه بمونم و درجا بزنم که میدونم نه خودت راضی و نه من....

#پست بعدیم باشه در مورد راهیان و گلستان شهدا و اون فضای معنوی که زیاااااد دوسش دارم♥

اوج بگیر تو آسمون سیاه شب......
ما را در سایت اوج بگیر تو آسمون سیاه شب... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alveol بازدید : 99 تاريخ : پنجشنبه 8 آذر 1397 ساعت: 13:18