دو. و بالخره مرحله سوم داوری هم تموم شد و فقط نشریه برگزیده شد،حالا اینکه در تهران چه مقامی بیاره دیگه واقعا هر چی صلاح باشه.
پی نوشت یک.قسمت دوم رو با مادر دیدم و برام گفت که بابا سه سالی رو تو کردستان به خاطر مقابله با حزب کومله بوده.خودش که هیچوقت از اون دوران حرفی نمیزنه از بس که سخت بوده و یادآوری اون خاطرات سخت تر طبیعتا.از سنگرهای برفی و سرد بالای کوهستان تا ندیدن همرزم و سربریدن رفیق....
پی نوشت دو.اگر که خواهر تا اردوی مرداد تهران باشه و منم اون موقع اونجا شاید بتونم قبل اعزام ببینمش.
#از شهر کردستان و مردم بامرام اونجا چند تا یادگاری باقی مونده که شده جهاز بابا چند سال بعد.
#به خاطر سبز بودنت بهت افتخار میکنم بابا.
#اینکه هوا از مرحله گرم بودن گذشته و هیچ جوره نمیشه کنترلش کرد تقصیر کیه آیا؟ خدا به داد جنوبیا برسه.
اوج بگیر تو آسمون سیاه شب......برچسب : نویسنده : alveol بازدید : 96